خواهر ناتنی شایان ستایش من در ماشین لباسشویی گرفتار شده است، لباس های زیرش را پوشیده است. او برای کمک فریاد می زند. من به سرعت می روم، او خیس و سرد است. من حوله ای را پیشنهاد می کنم، اما او بیشتر نگران لباس زیر گیر کرده اش است. ما آن را بیرون می آوریم، و او من را مسخره می کند. من روشن می شوم و رابطه جنسی داغی داریم.